نامه ای به خدا 1
دوشنبه, ۱۶ بهمن ۱۴۰۲، ۱۲:۱۵ ق.ظ
راستش خدا از تصور اینکه من تو این آزمون قبول نشم به این اندازه نمی ترسم که بعدش من دیگه خدایی ندارم که بهش اعتماد کنم
من از این وحشت دارم ..من نمیخوام از دستت بدم ...من نمیخوام بگم من به خدا اعتماد کردم خدا بهم امید داد ...ولی ناامیدم کرد
نه خدا این برام خیلی سخته
من 34 سال از بنده هات تو این راه نشدن و نکردن دیدم دیگه نمیخوام بعد 34 سال از تو هم ببینم
تو برای من قدرت بزرگی هست که با همه ی بنده هات فرق داری
خدا خودت بهم گفتی دست خدا بالای دست هاست
پس خودت هم درستش کن
به تو میسپارمش
۰۲/۱۱/۱۶